سروده های   "نافذ"

سروده های "نافذ"

فرهنگی - علمی
سروده های   "نافذ"

سروده های "نافذ"

فرهنگی - علمی

"در ولای مولی"

"در ولای مولی"

عشق مولی علی چو آب زُلال
می تراود ز چشمه های کمال

از علی «بالعشیِّ و الاِبکار
دم زنم «بالغُدوِّ و الآصال»

مهر او بر دلم دمیده چو مهر
سینه از عشق اوست مالامال

در سراپرده ی خیالم نیست
جز ولای وی و محمّد و آل

در عبادت علی است اشک سَحاب
در صَلابت علی است رشک جِبال

شب ز خوف خدا تنش لرزان
روز، شیر خدا و میر ثِقال

«هل اتی» شاهد سجایای اش
بر جوانمردی و سخایش دال

فضلُه فَصّةً بِکلِّ نُصوص
بابِ علمِ النّبی بِکلّ مَقال

لُجّةٌ کان من یقینِ عمیق
اُسوةٌ خُصَّ بِالجَمالِ جلال

«شاهدٌ مِنه» کانَ «یتلوهُ»
فی جمیعِ الجهات حتَّی الحال

جان مولی! دگر به چاه مگو
آنچه عارض نموده حزن و ملال

خون دل خوردن ات ز مردم خویش
کرده بدر رخ ات به سان هِلال

آی "نافذ" در آ به حصن حصین
تا که محفوظ گردی از آجال

دژ امن خدا ولایت اوست
چون رضای خدا رضایت اوست.

محمّد علی مشایخی(نافذ)
فص: نگین انگشتری، جمع: فصوص

 معنای مراد شده این بوده که در تمام منابع اصیلی که از فضائل انسانی سخن رفته است، نگین انگشتری آن فضائل علی است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد